سی و نه و چهل ماهگی
سلام روژینای نازم.خوبی مامانی . روژینازم چند روز پیش این پست رو نوشته بودم و پست موقت کرده بودم و اصلا فکرشو نمیکردم که دیگه وقت نکنم بیام وبشه 28 اسفند و ی جورایی بشه اخرین پست سال 94 که تو وبلاگت میزارم . اول بریم مطالب اون پست موقتی رو که نوشته بودم رو بخونیم و بعد ادامش رو مینویسم. پست موقت در پارگراف بعدی الان که دارم این پست رو برات مینویسم شما روی تختت هستی و من پایین تختت دراز کشیدم تا خوابت ببره قربونت برم و من با گوشیم انلاین شدم برای ثبت خاطراتت یه مدتیه که حسابی سرم شلوغ بوده و دلیلش هم اینه که خدارو شکر خونمون رو فروختیم و طی سفر قبلی که به تهران داشتیم تونستیم یه خونه اونجا بخریم و دیگه بعد از ...